2024 | باشد که دوازدهم با تو باشد | May the 12th Be with You

باشد که دوازدهم با تو باشد

:: May the 12th Be with You ::
#img_alt#
چطوری عشق فیلم خودمون! رسیدیم به نقد و بررسی فیلم "Justice League: Crisis on Infinite Earths". این فیلم، نه یه فیلم معمولی، بلکه یه جورایی یه رویداد سینماییه، مخصوصا برای ما طرفدارای دی‌سی و دنیای کمیک بوکی. سه قسمتیه، پشت سر هم میاد و کل داستان "بحران در زمین‌های بی‌نهایت" رو پوشش میده. اول از همه باید بگم، "بحران در زمین‌های بی‌نهایت" یکی از بزرگترین و مهم‌ترین داستان‌های تاریخ دی‌سی کمیکسه. یه جورایی کل دنیای دی‌سی رو زیر و رو می‌کنه و خیلی از چیزایی که فکر می‌کردیم می‌دونیم رو به هم می‌ریزه. فیلم هم خواسته همین عظمت رو نشون بده، و به نظر من تا حد زیادی هم موفق بوده. داستان از اونجا شروع میشه که "فلش"، بری آلن خودمون، یه سری پرش‌های زمانی عجیب غریب رو تجربه می‌کنه. وسط اینا یهو سر و کله "آمازو" پیدا میشه، یه ربات خفن که قدرتهای سوپرمن و بقیه لیگ عدالت رو می‌گیره و سوپرمن بدبختمون رو مصدوم می‌کنه. اینجاست که بری پیشنهاد میده یه تیم تشکیل بدن، با بتمن، سوپرمن، گرین ارو، ویکسِن، و مارشن من‌هانتر که حالا شده کارآگاه خصوصی. بعدش آمازو دوباره تو رونمایی از مقر لیگ عدالت ظاهر میشه، اونم با چه هدفی؟ کشتن هر کی که انسانه نیست! لیگ عدالت هر چی زور می‌زنه نمی‌تونه شکستش بده، چون آمازو عین کنه قدرتاشونو کپی می‌کنه. فلش میره سراغ پروفسور ایوو، همون دانشمند دیوونه، که معلوم میشه یه بیماری داره که زود پیرش می‌کنه و با لکس لوثر داشته رو جذب انرژی کار می‌کرده. ایوو، آمازو رو ساخته بوده که قدرتهای متاهیومنها رو بدزده و راهی برای طول عمر پیدا کنه. آخرش هم ایوو خودشو فدا می‌کنه تا آمازو رو از کار بندازه. بتمن هم میفهمه که لوثر این بیماری رو داده به ایوو که آزمایش‌هاش رو جلو ببره. آمازو هم که اینو می‌فهمه، میزنه به سیم آخر و ضد لوثر میشه. لوثر رو پلیس دستگیر می‌کنه و آمازو هم قدرتهای دزدیده شده رو برمی‌گردونه و خاموش میشه. این وسطا، فلش یهو سر از "زمین-۳" درمیاره، یه دنیای موازی دیگه. اونجا با بدل خودشو، جانی کوئیک، روبرو میشه و گیر سندیکای جنایت میفته، دوبلورهای شرور لیگ عدالت! سوپر وومن با کمند حقیقتش از فلش بازجویی می‌کنه و وجود مولتی‌ورس رو تایید می‌کنه. سندیکا که از حکومت تو زمین-۳ خسته شده بودن، نقشه حمله به کل مولتی‌ورس رو می‌کشن، ولی یه موج آنتی‌ماده‌ای تهدیدشون می‌کنه. سندیکا سعی می‌کنن جلوی موج رو بگیرن، ولی آخرش زمین-۳ نابود میشه. جانی کوئیک خودشو فدا می‌کنه تا فلش بتونه از نیروی سرعت استفاده کنه و از زمین-۳ فرار کنه قبل از اینکه نابود بشه. یه مرد بی‌خانمان هم شاهد نابودی زمین‌های موازیه و میگه که این مجازاتشه و فلش هم تو این گناه شریکه. عجب گیری افتاد فلش بدبخت! روز عروسی بری و آیریس وست، یهو "هاربینجر" ظاهر میشه. هاربینجر، بری، گرین ارو، ویکسِن و گرین لنترن رو میبره به یه ایستگاه فضایی به اسم "ماهواره". اونجا پر از قهرمانها و آدمهای قدرتمند از زمین-۱، زمین-۲ و زمین‌های دیگه جمع شدن. هاربینجر اینا رو به نمایندگی از "مانیتور" جمع کرده، یه موجود باستانی مولتی‌ورسی. فلش با "جامعه عدالت" زمین-۲ دوباره دیدار می‌کنه، که همه پیر شدن غیر از واندر وومن، سوپرمن و هاوکمن که دوباره متولد شده. بتمن هم با رابین و هانترس زمین-۲، دختر بتمن و کت‌وومن اون دنیا، آشنا میشه. وقتی "داون‌استار" رو میارن، هاربینجر معلوم میشه که خودِ سوپرگرله! یه سورپرایز خفن دیگه! مانیتور میگه یه موج آنتی‌ماده‌ای داره میاد که کل مولتی‌ورس رو نابود می‌کنه. پرش‌های زمانی فلش به مانیتور و شورای متفکرانش (واندر وومن، دکتر لایت زمین-۱، هاوکرل، مستر تریفیک، بلو بیتل زمین-۴، کوئسشن و آکوامن زمین-۱۴۶) ایده میده که برج‌های ارتعاشی رو تو زمین‌های باقی‌مونده بسازن که بتونن از موج رد بشن و زنده بمونن، ولی موج خیلی زودتر از این حرفا پخش میشه. بری از قدرتش استفاده می‌کنه زمان رو برای خودش و آیریس کُند کنه و این دوتا با هم پیر میشن و برج زمین-۱ رو با کمک آمازو تموم می‌کنن. بعد از تموم شدن برج، آیریس پیر میمیره. بری پیر دوباره به سرعت عادی برمی‌گرده و شبکه برج‌ها رو با استفاده از تردمیل کیهانی فعال می‌کنه. انرژی ارتعاشی برج خودشو و آمازو رو نابود می‌کنه ولی موج آنتی‌ماده‌ای رو از زمین‌های مختلف رد می‌کنه و پخش می‌کنه. بعدش "اسپکتر" میاد سراغ بری و میگه که بری مسئول بحرانه، ولی سرنوشتش با نیروی سرعته. بری رو میفرستن به لحظه‌ای که قدرتاشو بدست میاره و یه مکاشفه بهش دست میده. به عنوان یه видение برای بتمن ظاهر میشه وقتی تو توهم جنگ‌جهانی گیر افتاده بوده، و بهش میگه برگرده به قبل از "شروع". بری بعدش ناپدید میشه و میمیره. تو ایستگاه فضایی، سوپرگرل میفهمه که قهرمان‌ها تاریخ رو عوض کردن وقتی دوستاش از لژیون ابرقهرمانان، از جمله دوست پسرش برینیاک ۵، شروع به محو شدن می‌کنن. چه شود! تو قسمت دوم، میفهمیم که وقتی کریپتون نابود شد، غلاف فرار کارا زور-ال خورد به ماهواره مانیتور. مانیتور اولش نمی‌خواست کمکش کنه، ولی آخرش دلش سوخت و نجاتش داد و ازش مراقبت کرد. وقتی معلوم شد کارا حافظه‌شو از دست داده، مانیتور تصمیم گرفت بهش نگه که سیاره‌ش نابود شده. آخرش کارا غلاف فرارشو تو آشیانه ماهواره پیدا می‌کنه و میفهمه چه بلایی سر سیاره‌ش اومده. از دست مانیتور عصبانی میشه که چرا جلوی نابودی کریپتون رو نگرفته و حقیقت رو ازش پنهون کرده. کارا مجبورش می‌کنه بگه که پسرعموش کال-ال رو زمینه، و کارا هم میره دنبالش. مانیتور به تماشای کارا ادامه میده، از جمله تمریناتش با لژیون ابرقهرمانان. وقتی کارا، حالا دیگه سوپرگرل، برمی‌گرده زمین دنبال سوپرمن و بتمن، مانیتور میاد سراغش که کمکش کنه جلوی موج آنتی‌ماده‌ای رو بگیره. بعدش یه کم از قدرتشو بهش میده و تبدیلش می‌کنه به هاربینجر و میفرستتش دنبال قهرمانها. سال‌ها پیش تو زمین-۲، "سایکو پایرت" یه رمزنگار رو بازجویی می‌کرد، همون دکتر فیت زمین خودشون. سایکو پایرت برای اینکه فیت حرف بزنه، گذشته خودشو براش تعریف می‌کنه. دکتر فیت هم که فکر می‌کرد سایکو پایرت قراره نقش مهمی تو بحران بازی کنه، بهش قدرت سفر بین دنیاها رو میده. بعد از اینکه نقشه‌ش برای حمله آتلانتیس‌ها به آمریکا با اسم مستعار "مشاور" شکست میخوره، از قدرتش استفاده می‌کنه زمین-۲ رو ترک کنه و از دستگیری توسط فلش زمین-۱ فرار کنه. تو مولتی‌ورس سفر می‌کنه و سعی می‌کنه دنیاهای مختلف رو بگیره، ولی شکست می‌خوره، تا اینکه هاربینجر استخدامش می‌کنه و با قهرمانها میارتش به ماهواره. زمان گذشته و موج آنتی‌ماده‌ای که فکر می‌کردن یه موج بیشتر نیست، معلوم میشه یه سری موج آنتی‌ماده‌ای پشت سر همه. خیلی از قهرمانها تو مولتی‌ورس پخش میشن که برج‌های ارتعاشی رو راه بندازن و ازشون محافظت کنن، شورای مانیتور هم دنبال یه راه حل طولانی مدت می‌گرده. برای اینکه مردم زمین‌ها رو آروم کنن، از تکنولوژی ماهواره استفاده می‌کنن که کنترل همدلی سایکو پایرت رو تو سیاره‌ها پخش کنن. سایکو پایرت که از فشار ذهنی این کار خسته شده، مانیتور رو راضی می‌کنه یه کم از قدرتشو بهش بده که کارش راحت‌تر بشه. یکم بعدش، سایکو پایرت رو یه موجودی به اسم "آنتی-مانیتور" میدزده، همون منبع موج‌های آنتی‌ماده‌ای. آنتی مانیتور بهش یه دنیای کوچیکتر پیشنهاد میده که کنترلش کنه، در ازای خدمت کردن بهش. بعد از اینکه یه موج آنتی‌ماده‌ای ضعیف‌تر از زمین‌ها رد میشه، شیاطین سایه‌ای ظاهر میشن و همزمان به همه برج‌ها حمله می‌کنن. سوپرمن لیگ عدالت رو رهبری می‌کنه که از زمین-۱ دفاع کنه، بتمن از زمین-۲ با کمک خانواده بتمن مولتی‌ورسی دفاع می‌کنه، و واندر وومن تو زمین-۴۳ می‌جنگه، یه زمینی که آمازون‌ها حکومتش رو دست گرفتن. قهرمانها میفهمن که شیاطین سایه‌ای به نور قوی حساسن، ولی تلاش‌هاشون برای جنگیدن باهاشون با دخالت سایکو پایرت خراب میشه، سایکو پایرت از قدرتهای تقویت‌شده‌ش استفاده می‌کنه که نفرت و رقابت‌های قهرمانها رو بیشتر کنه، باعث میشه با هم بجنگن قبل از اینکه به یه زمین دیگه تله‌پورت بشن. به خاطر شیاطین سایه‌ای و دخالت سایکو پایرت، وقتی موج آنتی‌ماده‌ای بعدی میرسه، همه برج‌ها آنلاین نیستن و خیلی از زمین‌ها، از جمله زمین-۴۳، نابود میشن. وسط این هرج و مرج، سوپرگرل خشمگین مانیتور رو میکشه، وقتی کینه‌ش نسبت به مانیتور با قدرتهای سایکو پایرت بدتر میشه. چه وضعیه! جان استوارت موقع دفاع از زمین-۱ با مرد بی‌خانمان روبرو میشه و باهاش میجنگه. موقع جنگ، مرد بی‌خانمان هویت خودشو به عنوان جادوگر "جان کنستانتین" به یاد میاره. همزمان که شیاطین سایه‌ای بیشتری میرسن، استوارت باتری گرین لنترنش رو اورلود می‌کنه و ازش به عنوان بمب نوری استفاده می‌کنه که شیاطین سایه‌ای که به برج زمین-۱ حمله کردن رو نابود کنه. در جواب، شیاطین سایه‌ای تو یه شکل غول‌پیکر یکی میشن، معلوم میشه که شیاطین سایه‌ای نوچه‌های آنتی‌مانیتور بودن و یه ذهن دارن، که به حملات نوری قهرمانها مقاومه. قهرمانها که دیگه کاری از دستشون برنمیاد، با وحشت تماشا می‌کنن که آنتی‌مانیتور آماده نابود کردن زمین-۱ میشه. آخر دنیا رسید! تو قسمت سوم، وقتی مانیتور میمیره، انرژی کیهانی درونش آزاد میشه تو ماهواره. این انرژی به قهرمانها قدرت کافی میده که زمین‌های باقی‌مونده و خورشیدهاشونو ببرن به یه بُعد بین دنیاها به اسم "خونابه"، و جلوی نابودی زمین-۱ رو بگیرن. هشت ماه بعد، هاوکرل و سوپرمن زمین-۲ بدن واندر وومن رو تو فضا پیدا می‌کنن، معلوم میشه به خاطر نامیراییش از نابودی زمین-۴۳ جون سالم به در برده. تو خونابه از دست آنتی‌مانیتور در امانن، ولی قوانین فیزیکش فرق می‌کنه، هر روز بلایای طبیعی میاد، و موجوداتی از گذشته، حال و آینده زمین‌ها با هم ظاهر میشن و منابعشون رو تحت فشار میذارن. چه گرفتاری! بعد از اینکه بتمن موقع جنگیدن با سربازهای نازی تو گاز ترس مترسک میفته، یادش میاد یه پیرمردی بهش گفته برگرده به قبل از "شروع"، که حالا میفهمه فلش در حال مرگ بوده. نظریه بتمن رو دکتر فیت تایید می‌کنه، میگه راه حل بحران قبل از به وجود اومدن مولتی‌ورس بوده. استوارت به بقیه میگه که کنستانتین ادعا می‌کرده از اون موقع اومده. بتمن، فیت، استوارت و واندر وومن ماهواره رو ترک می‌کنن که کنستانتین رو پیدا کنن. با استفاده از جادوی فیت، حافظه کنستانتین رو برمی‌گردونن و میفهمن که زمین کنستانتین توسط دارکساید نابود شده. برای اینکه زمینشو برگردونه، کنستانتین به فلش زمین خودشون دستور داده تو زمان سفر کنه و دارکساید رو وقتی بچه بوده و آسیب‌پذیر بوده بکشه. عجب نقشه شومی! لکس لوثر زمین-۱۰ میرسه به ماهواره و هشدار میده که آنتی‌مانیتور خونابه رو پیدا کرده و به زور واردش شده. بعد از اینکه زمین-۱۴۶ و زمین-۲ رو نابود می‌کنه، کوئسشن و لوئیس لین زمین-۱ میفهمن که لوثر جای خونابه رو به آنتی‌مانیتور لو داده، در ازای زنده موندن زمین-۱۰. لوثر توضیح میده که اون و تیم تبهکاران زمینش به این نتیجه رسیدن که زندگی تو خونابه دووم نداره، برای همین سایکو پایرت رو گرفتن و شکنجه‌اش کردن که با آنتی‌مانیتور تماس بگیره. هدف اصلی لوثر این بوده که آنتی‌مانیتور رو بیاره به خونابه که بتونن نقاط ضعفشو مطالعه کنن، بکشنش و سالم برگردن به دنیای عادی. بعد از اینکه زمین-AD رو فدای آنتی‌مانیتور می‌کنن که قدرتهاشو تو عمل ببینن، لوثر پیشنهاد میده که سوپرمن زمین-۱ می‌تونه قدرت همه خورشیدهای زمین‌ها رو جذب کنه و تو یه انفجار قوی بریزه که آنتی‌مانیتور رو نابود کنه. سوپرمن با اینکه می‌دونه این کار جونشو می‌گیره، قبول می‌کنه، ولی سوپرگرل جاشو می‌گیره، چون از کشتن مانیتور عذاب وجدان داره. وقتی برمی‌گردن به جهان هستی، یه سپاه گرین لنترن جدید و مارشن من‌هانتر که فرماندهی جنگ‌جهانی رو به عهده داره، کمکشون می‌کنن. مارشن من‌هانتر از سایکو پایرت استفاده می‌کنه که همه دنیاها رو از طریق امید متحد کنه. این انفجار انرژی آنتی‌مانیتور رو اونقدر ضعیف می‌کنه که فداکاری سوپرگرل بتونه نابودش کنه، البته مرگ سوپرگرل پسرعموشو خیلی غمگین می‌کنه. چه پایانی! همزمان که قهرمانها و تبهکاران تو جنگ‌جهانی جمع میشن، بتمن دست داشتن کنستانتین تو بحران رو توضیح میده و میگه که دارکساید یه نقطه ثابت تو جهان بوده، ولی کشتنش به جای اینکه زمینشو درست کنه، جهان رو به دو نیم تقسیم کرده، یه واقعیت با دارکساید و یه واقعیت بدون اون. مولتی‌ورس از اون موقع به بعد تو نقاط تصمیم‌گیری مشابه بی‌نهایت تقسیم شده. چون واقعیت نمیتونه با این همه دنیا کنار بیاد، آنتی‌مانیتور به عنوان پاسخ ایمنی‌ش به وجود اومده، دنیاها رو میکشه که جلوی فروپاشی کاملشو بگیره. یه ارتش از آنتی‌مانیتورها به ماهواره نزدیک میشه و شروع می‌کنه به کشتن زمین‌هایی که شبیه زمین-۵۰۸، زمین-۱۲، زمین-۲۰۰۳ و زمین-۱۰ هستن. چه بلایی داره سرمون میاد! کنستانتین پیشنهاد میده مولتی‌ورس رو با هم ترکیب کنن و یه "مونورس" بشن که واقعیت بتونه باهاش کنار بیاد. بت‌گرل هم پیشنهاد میده از ماشین معجزه استفاده کنن، همونی که سوپرگرل قبل از مرگش تو یه بُعد جیبی قایم کرده بود. بعد از اینکه نایت‌شید ماشین معجزه رو به جنگ‌جهانی تله‌پورت می‌کنه، واندر وومن خودشو فدا می‌کنه که انرژی کافی برای شارژ کردن ماشین رو فراهم کنه و مونورس رو بسازه. قهرمانها و تبهکاران جمع شده، زیر نظر اسپکتر، وارد دنیای جدیدشون میشن، غیر از کوئسشن که "واقعیت دروغین" رو رد می‌کنه، و سایکو پایرت که ذهنش برای روشن کردن جنگ‌جهانی نابود شده. کنستانتین خودشو برای مجازات اسپکتر به خاطر تموم کردن مولتی‌ورس آماده می‌کنه، ولی اسپکتر به جای "عدالت"، بهش "امید" میده. وقتی اسپکتر میره، کنستانتین فکر می‌کنه وارد مونورس بشه، ولی پشیمون میشه و دنبال اسپکتر میره به یه سرنوشت نامعلوم، همزمان با نابودی مولتی‌ورس. چه سرنوشت عجیبی! تو مونورس، یه دایانای کوچولوی تمیسکیرا لب یه صخره بازی می‌کنه. مادرش هیپولیتا بهش میگه بیاد عقب، چون حتی پرنسس‌ها هم نامیرا نیستن. چه پایان آرومی! در مورد صداپیشه‌ها هم بگم، یه عالمه صداپیشه خفن تو این فیلم هستن. دارن کریس، جنسن اکلس، استانا کاتیک، مت بومر، مگ دانلی، جیمی سیمپسون، زکری کوئینتو، جاناتان آدامز، ایکه آمهادی، جفری آرند، زک کالیستون، الکساندرا داداریو، الستیر دانکن، مت لنتر، آتو اساندوه، سینتیا حمیدی، آلدیس هاج، اریکا ایشی، دیوید کایه، اشلی لاثرپ، لیام مک‌اینتایر، نولان نورث، لو دایموند فیلیپس، کیشا شارپ، هری شوم جونیور، گیدئون ادلون، تروی بیکر، دارین دی پل، کیث فرگوسن، ویل فریدل، جنیفر هیل، جیمی گری هایدر و مت رایان. یه لیست بلند بالا! یه نکته خیلی مهم هم اینه که این فیلم آخرین حضور کوین کانروی به عنوان صدای بتمنه، اسطوره صداپیشگی بتمن که متاسفانه دیگه بین ما نیست. مارک همیل هم دوباره نقش جوکر رو بازی کرده، بعد از اینکه گفته بود دیگه بدون کانروی این نقش رو بازی نمی‌کنه. یه ادای احترام خیلی قشنگ به این دو اسطوره. در کل، "Justice League: Crisis on Infinite Earths" یه فیلم خیلی بزرگ و جاه‌طلبانه‌ست که سعی کرده عظمت داستان کمیک‌بوکی رو به تصویر بکشه. شاید بعضی جاها داستان یکم پیچیده بشه، مخصوصا اگه با دنیای کمیک‌بوکی آشنا نباشی، ولی برای ما طرفدارا، دیدن این همه قهرمان و تبهکار کنار هم و این داستان حماسی، واقعا لذت بخشه. به نظر من ارزش دیدن رو داره، مخصوصا اگه از طرفدارای دنیای دی‌سی باشی. فقط حواست باشه سه قسمته، باید وقت بذاری حسابی! 😉